مهشید صابری پور

نقاش و هنرمند بصری

بیوگرافی

من، مهشید صابری‌پور، در بهار سال ۱۳۶۸ در تهران چشم به جهان گشودم؛ تولدی که فرصتی شد تا زیبایی‌های زندگی را بشناسم. از همان ابتدا، هنر برایم زیباترین راه برای بیان احساسات و تخیلات بود.

هنر، بخشی از وجود من نیست و هنر تمام وجود من است و دوستی من با هنر از زمانی اغاز شد که قلم را بین دستان کوچکم جای دادم و متوجه لمس زیبایی کاغذ و مداد شدم.
و از آنجا که هنر را جدا از خود نمیدیدم و باور داشتم که همیشه همراه من است برای تحصیلات دانشگاهی به دنبال رشته ای‌ دور از خود رفتم و اینچنین شد که با تعجب فراوان اطرافیانی که با ابعاد مختلف هنری من از کودکی آشنا بودند وارد دنیای متفاوتی از زندگی شدم، دنیایی که در آن صحبتی از رنگ ها نبود اما جسارتی در من به وجود آورد که با آن توانستم محکمتر از قبل روح هنری ام را در آغوش بکشم.
 
اگرچه در رشته حقوق تحصیل کردم، اما همواره قلبم به سوی دنیای هنر کشیده می‌شد و عاشق تجربه‌ کردن ابعاد مختلف آن بودم.
در این مسیر، توانستم در شاخه‌های گوناگون هنر قدم بگذارم: نقاشی، نقاشی خط، طراحی با سیاه‌قلم، هایپررئال، آبرنگ، اکریلیک، رنگ روغن، طراحی لوگو، طراحی طلا، تایپوگرافی، نقاشی دیجیتال و نویسندگی. حتی همکاری با معماران داخلی نیز بخشی از این تجربه‌های ارزشمند بود. شکرگزار خداوند هستم که این فرصت‌ها را برایم فراهم کرد، چرا که باور دارم تنوع این تجربه‌هاست که روح هنری انسان را غنی‌تر می‌کند و همواره در جستجوی زیبایی‌های تازه هنر هستم.
 
در سال ۱۳۹۹ با جسارت و انگیزه وارد دنیای طلا و جواهرات شدم. تأسیس «گالری طلا والا» فرصتی شد تا بخشی از زمانم را به طراحی، مدلسازی، ساخت، فروش و برندینگ آثار فاخر اختصاص دهم. با شعار «درخشندگی در اوج ظرافت»، تلاش کردم آثار مینیمالیستی و متمایزی خلق کنم. همچنین، افتخار داشتم که نام‌های زیبای مخاطبان را با قلم خودم و از جنس طلا طراحی کنم و با عشقی فراوان تقدیمشان کنم.
 
در دنیای نقاشیخط، برگزاری نمایشگاه‌های انفرادی و حضور در نمایشگاه‌های عمومی به من این امکان را داد تا آثارم را با دیگران به اشتراک بگذارم. این تجربه‌ها نشان داد که هنر می‌تواند به‌عنوان پلی زیبا میان انسان‌ها عمل کند و ارتباطات عمیقی بسازد.
وقتی خلأ نقاشی دیجیتال را در کارم احساس کردم، بی‌درنگ به سمت آن حرکت کردم. همکاری با برندهای معتبر بین‌المللی در این حوزه برایم بسیار ارزشمند بود و نشان داد که هنر قادر است مرزها را از میان بردارد و انسان را به دنیای بزرگ‌تری پیوند دهد. برای من، هنر یک مسیر بی‌انتهاست. امیدوارم بتوانم این راه را با عشق و فروتنی ادامه دهم و از هر فرصتی برای یادگیری و رشد بهره ببرم. شعار من «پرواز در آسمان هنر است»، چرا که همیشه به دنبال کشف مرزهای تازه‌ای هستم تا خلاقیتم را شکوفا کنم .